سایت شماره یک:

 

 داستان انیمیشن

در انیمیشن شهر اشباح دختری ده ساله همراه با خانواده خود به شهری جدید نقل مکان می‌کنند. آنها در میان مسیر، راه را گم کرده و سر از جنگلی اسرارآمیز در می‌آورند و...

 درباره انیمیشن

انیمیشن Spirited Away محصول کشور ژاپن و در ژانر انیمیشن ، خانوادگی می‌باشد و به کارگردانی Hayao Miyazaki در سال 2001 ساخته شده است. در انیمیشن شهر اشباح بازیگرانی چون Bunta Sugawara، Daveigh Chase، Koba Hayashi، Mari Natsuki، Michiko Yamamoto، Miyu Irino، Rumi Hiiragi، Ryûnosuke Kamiki، Shigeru Wakita، Shirô Saitô و... به ایفای نقش پرداخته اند. از میان افتخارات متعدد انیمه شهر اشباح می‌توان به دریافت جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال و همچنین نامزدی دریافت جوایز متعدد در جشنواره‌های مختلف اشاره کرد.

 

چیهیرو ده ساله و والدینش در حال سفر به خانه جدید خود هستند. پدرش ، مردی که عاشق میانبر است ، در جلوی تونلی منتهی می شود که به یک روستای متروکه منتهی می شود ، پدر چیهیرو اصرار دارد با وجود شیطنت های دخترش ، آن را کاوش کند. هنگام کاوش ، چیهیرو غسالخانه ای عالی پیدا می کند و با پسری به نام هاکو ملاقات می کند ، که به او هشدار می دهد قبل از غروب آفتاب از آن طرف بستر رودخانه برگردد. با این حال ، چیهیرو خیلی دیر متوجه می شود که پدر و مادرش به خوک تبدیل شده اند و او قادر به عبور از رودخانه سیل زده نیست.

هاکو چیهیرو را پیدا می کند و به او توصیه می کند که از مرد دیگ بخار حمام ، کاماجی درخواست کار کند. کماجی از لین ، کارگر غسالخانه ، می خواهد که چیهیرو را به یوبابا ، جادوگری که غسالخانه را اداره می کند ، بفرستد. یوبابا سعی می کند چیهیرو را بترساند اما چیهیرو همچنان پافشاری می کند و یوبابا او را استخدام می کند. یوبابا دومین کانجی به نام خود ، Chihiro (千尋) را می گیرد و نام خود را به Sen تغییر می دهد (). بعدا هاکو به او هشدار می دهد که اگر نام او را فراموش کند مانند اینکه نام خود را فراموش کرده است ، دیگر نمی تواند دنیای روح را ترک کند.

سایر کارگران حمام با سن رفتار ضعیفی دارند. فقط کماجی و لین با او همدردی می کنند. وی هنگام کار ، موجودی ساکت به نام No-Face را به داخل دعوت می کند و معتقد است مشتری است. “روح متعفن” به عنوان اولین مشتری سن وارد می شود و او متوجه می شود که او روح رودخانه ای آلوده است. او به لطف تمیز کردن او ، یک سنبلز احمقانه جادویی را به سن هدیه می دهد. در همین حال ، No-Face با تقلید از طلای به جا مانده از روح متعفن ، کارگری را با طلا وسوسه می کند و سپس او را می بلعد. او غذا می خواهد و گران شروع به نوک زدن می کند. او هنگامی که در کار گفتگوی وی با سن دخالت می کنند ، دو کارگر دیگر را می بلعد.

سن می بیند که شیکیگامی کاغذی به اژدهای ژاپنی حمله می کند و اژدها را هاکو می شناسد. وقتی هاکو به شدت زخمی به پنت هاوس یوبابا سقوط می کند ، سن او را به طبقه بالا تعقیب می کند. شیکیگامی که شیفت های پشتی او را به ذنیبا ، خواهر دوقلوی یوبابا می رساند. او پسر یوبابا ، بوه را به موش تبدیل می کند و کرکی یوبابا را به پرنده ای کوچک تبدیل می کند. ذنیبا به سن می گوید که هاکو یک مهر طلایی جادویی از او دزدیده است و به سن هشدار می دهد که این یک نفرین کشنده است. هاکو شیکیگامی را از بین می برد و جلوه های زنبی را از بین می برد. او به همراه سن ، بو ، و هارپی به اتاق دیگ بخار سقوط می کند ، جایی که Sen بخشی از کوفته را به او غذا می دهد و باعث می شود هم مهر و هم یک اسلاگ سیاه استفراغ کند که سن با پای او خرد می شود.

با بیهوشی بودن هاکو ، سن تصمیم می گیرد مهر را پس دهد و از زنبیا عذرخواهی کند. سن با No-Face که اکنون بزرگ است روبرو می شود و بقیه کوفته ها را به او غذا می دهد. No-Face سن را از حمام بیرون می کند و همه و همه غذاهایش را جبران می کند. Sen ، No-Face ، Boh و هارپی با قطار برای دیدار با زنبیا سفر می کنند. یوبابا دستور می دهد پدر و مادر سن را ذبح کنند ، اما هاکو فاش می کند که بوه مفقود است و در صورت آزادی یوبابا سن و والدینش ، پیشنهاد بازیابی وی را می دهد.

زنبیا فاش می کند که عشق سن به هاکو نفرین او را شکست و یوبابا با استفاده از حلزون سیاه کنترل هاکو را در دست گرفت. هاکو به شکل اژدها در خانه زنبیا ظاهر می شود و Sen ، Boh و چنگ را به حمام می برد. No-Face تصمیم می گیرد با زنبیبا باقی بماند. در اواسط پرواز ، سن یادآوری می کند که سالها پیش در رودخانه کهاکو سقوط کرده و با خیال راحت در ساحل شسته شده است ، هویت واقعی هاکو را به عنوان روح رودخانه درست حدس زده و در این روند وی را از طلسم یوبابا رها کرده است.

هنگامی که آنها به حمام می رسند ، یوبابا سن را مجبور می کند تا والدین خود را از میان گروهی از خوک ها شناسایی کند تا نفرین آنها را بشکند. پس از اینکه سن به درستی پاسخ داد که هیچ یک از خوک ها پدر و مادر او نیستند ، او آزاد است که برود. هاکو او را به بستر رودخانه که اکنون خشک است می برد و قول می دهد که دوباره با او ملاقات کند. چیهیرو به همراه والدینش که بعد از غذا خوردن در دکه رستوران چیزی به خاطر نمی آورند از طریق تونل برمی گردد. چیهیرو به تونل نگاه می کند ، مطمئن نیست که ماجراجویی او واقعاً اتفاق افتاده است یا نه. هنگامی که به ماشین خود می رسند ، می بینند که آن را غبار و برگها پوشانده است اما به سمت خانه جدید خود رانندگی می کنند.

 

دانلود انیمیشن جدید

تگ های مرتبط

ارسال نظر