خواهران منصوریان کتک کاری کردند

خواهران منصوریان و تنی چند از ووشوکاران، با یک مرد که ناشناس بود دست به یقه شدند.

داستان درگیری خواهران منصوریان

در حالی که در نگاه اول با تماشای فیلم مربوط به درگیری در آکادمی ووشو بین خواهران منصوریان و یک مرد، مشخص نبود که این درگیری در کجا و به چه دلیلی به وجود آمده، توضیحات فدراسیون ووشو مشخص کرد که این اتفاق با ورود پدر یکی از ووشوکاران و بعد از شکست در مسابقات کشوری رخ داده است. 
با اینکه الهه منصوریان به عنوان سرمربی تیم جوانان به دلیل کسالت در روز نخست مسابقات قهرمانی کشور جوانان دختر حضور نداشت، شهربانو منصوریان به عنوان دستیار او در مسابقات حاضر بود تا استعدادها را شناسایی کند. همچنین سهیلا منصوریان خواهر کوچکتر این خانواده نیز به عنوان رییس هیئت ووشوی کیش و مربی چند تن از ورزشکاران این جزیره، در مسابقات حضور داشت. 
در مسابقه اول یکی از اوزان، شاگرد سهیلا منصوریان، با دختر همان مردی که وارد شده بود، مبارزه کرد و با اختلاف زیاد موفق به شکست حریف خود شد. این فرد که اعتقاد داشت حق فرزندش پایمال شده و حضور سهیلا منصوریان به عنوان مربی این ورزشکار شائبه‌هایی را برایش به وجود آورده بود، بعد از چند دقیقه ابتدا با حراست سالن درگیر شده و بعد هم وارد یکی از سالن‌های جنبی شد که ورزشکاران از آن برای گرم کردن استفاده می‌کردند! 
این فرد که به سوی حریف دخترش حمله ور شده بود، با واکنش سهیلا منصوریان مواجه شد. در حالی که همه دختران ورزشکار و حاضران در سالن از حضور یک مرد در این سالن غافلگیر شده بودند، شهربانو منصوریان هم در حمایت از سهیلا، خواهرش، وارد درگیری می‌شود.
بعد از چند دقیقه درگیری، این فرد به همراه دخترش از سالن خارج شده و سریعا ورزشگاه آزادی را ترک می‌کند. این ورزشکار همدانی و پدرش قبل از رسیدن نیروی انتظامی از سالن دور می شوند و حالا مشخص نیست با شکایت فدراسیون ووشو و ورود نیروی انتظامی و حراست وزارت ورزش چه اتفاقی برای آن ها رخ خواهد داد. 
به گفته رییس فدراسیون ووشو در این درگیری، هیچ کدام از افراد حاضر در محل آسیب جدی ندیده‌اند، اما برخی وسایل و تجهیزات موجود در سالن دچار خسارت شده‌اند.

مصاحبه خواهران منصوریان درباره کتک کاری

در ادامه مشروح صحبت های شهربانو منصوریان را می خوانید.

اول فکر کردم دو ووشوکار بحثشان شده
خودم در سالن بودم و دیدم که این دختر با اختلاف بازی را باخت. بعد از چند دقیقه از داخل سالن گرم یا همان چادری که کنار سالن برپا شده بود، صداهای بلند شنیدم و فکر کردم این دو ووشوکار بحثشان شده است. به سهیلا گفتم برو و آن ها را جدا کن. بعد متوجه شدم که یک آقا داخل چادر آمده و با همه درگیر شده است. اصلا نمی دانم هدف او چه بود و آنچا چه می خواست.

مجبور شدم با لگد بیرونش کنم!
من، سهیلا و پریناز مجبور شدیم که جلوی این آقا را بگیریم و او را بیرون کنیم. من دیدم یکی از بچه های ووشوکار زیر دست و پا است و به درگیری وارد شدم. وقتی دیدم این آقا دارد مشت و لگد پرتاب می کند، من هم لگد زدم تا او از آنجا بیرون برود. خدا را شکر کسی آسیب ندید، اما اتفاق خوبی نبود و همه ناراحت شدند. پخش شدن فیلم هم که دیگر باعث شد همه متوجه ماجرا شوند.