جواد رضویان با حضور در برنامه عصر جدید درباره قسمت هایی از زندگی اش صحبت کرد که شاید هیچ کدام از طرفدارانش نمی توانستند حدس بزنند که او چنان گذشته ای داشته باشد و آن روزگار سخت را از سر گذرانده باشد.

سایت شماره یک:

جواد رضویان  از پدری قمی و مادر یزدی در شهر قم به دنیا آمد.  جواد رضویان  به طور اتفاقی وارد رشته بازیگری شد.  جواد رضویان  در سال اول دانشگاه با مهران غفوریان، امیر غفارمنش و بیژن بنفشه خواه همکلاس بود و به کمک آن ها وارد این رشته شده است.  جواد رضویان  از سال 1373 در عرصه بازیگری مشغول به کار شده است.در این مطلب با همه راز های زندگی سید  جواد رضویان  آشنا شوید

سید جواد رضویان با حضور در برنامه عصر جدید درباره زوایایی از زندگی اش صحبت کرد که شاید تا به حال نشنیده بودیم و برای همه هوادارانش بسیار عجیب و باور نکردنی بود. به همین بهانه در این شماره از سبک زندگی افراد مشهور با زندگی این هنرمند بیشتر آشنا شوید.

زندگی سید جواد رضویان

سید جواد رضویان در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۵۳ در شهر قم به دنیا آمد.

پدرش قمی و مادرش یزدی است. تا زمان دانشگاه هیچ علاقه ای به تئاتر و بازیگری نداشت ولی همزمان با تحصیل در دانشگاه در رشته نقاشی اولین جرقه های علاقه به تئاتر و بازیگری زده شد.

در دانشگاه با مهران غفوریان، امیر غفارمنش و بیژن بنفشه خواه هم کلاس بود.

اولین حضورش در تلویزیون با سریال سیب خنده به کارگردانی رضا عطاران رقم خورد که شروع بسیار خوبی برای این بازیگر بود. پس از سیب خنده در سریال های زیادی بازی کرد که نقش های خوبی بود اما بازی در مجوعه طنز پاورچین ساخته مهران مدیری شاه نقشی بود که باز هم باعث دیده شدن بیش از پیش او شد.

بیوگرافی جواد رضویان

یکی از بهترین نقش آفرینی های جواد رضویان بازی در سریال در حاشیه بود که خاطرات و لحظات خوبی را برای مخاطبین تلویزیون بر جای گذاشت.

پس از سریال پاورچین در سریال های خوبی مانند سریال جایزه بزرگ با مهران مدیری این موفقیت را تکرار کرد.

اولین حضور سینمایی جواد رضویان بازی در فیلم شارلاتان در سال ۸۱ بود و پس از آن هم در فیلم های زیادی با مضمون طنز حضور داشته است. خودش فیلم شاخه گلی برای عروس را خیلی دوست دارد.

جواد رضویان سابقه کارگردانی ، نقاشی ، خوانندگی نیز دارد.

ازدواج جواد رضویان

سید جواد رضویان در جوانی با همسرش ازدواج کرد و حاصل ازدواجش دختری به نام یامین می باشد.

او ازدواجش را اتفاق مهم زندگی اش می داند و همواره از تاثیر مثبت همسرش ر زندگی صحبت کرده است.

جواد رضویان

جواد رضویان در عصر جدید

جواد رضویان چند شب پیش در برنامه اعلام نتایج آخرین قسمت مرحله نیمه نهایی عصر جدید حاضر شد و در آنجا درباره سختی های زندگی اش و مراحل دشواری که گذرانده صحبت کرد. حرف هایی که تا به حال جایی نگفته بود و شنیدن آن ها برای هوادارانش که شاید فکر می کردند زندگی هنرمندان به ویژه هنرمندان طنز همیشه با خوشی همراه است بسیار شوکه کننده بود.

جواد رضویان در این برنامه گفت که در یک خانواده بسیار مذهبی به دنیا آمده و برای حضور در رشته هنر و نقاشی و پس از آن بازیگری با مخالفت شدید خانواده رو به رو شده است. او ادامه داد که خانواده ام به من برچسب بچه مطرب زدند که برای من بسیار سخت و سنگین بود و به نوعی اولین ضربدر قرمز را از خانواده ام دریافت کردم.

البته در ادامه با دعای خیر پدر و مادرم و حضور همسرم در زندگی به جایگاه بالا و بهتری رسیدم.

جواد رضویان در ادامه گفت که : پس از حضور موفق در تلویزیون و شهرت فراوانی که کسب کردم به یک باره با ممنوع التصویری در تلویزیون مواجهه شدم که این موضوع از نظر روحی من را به شدت بهم ریخت .

در آن مدت ۱۰ ماهه ممنوع التصویری به طور کامل خانه نشین بودم و به نوعی پوچی رسیده بودم ، موهایم بلند شده بود، دیگر کسی مرا نمی شناخت.

تا جایی که وقتی شب می شد انگار که ناقوس مرگ برایم به صدا در می آمد و به همین دلیل به شدت از شب ترسیده بودم.

در همین دوران انقدر حالم خراب بود و از نظر روحی به هم ریخته بودم که همیشه منتظر مرگ بودم و دو بار وصیت نامه ام را نوشتم و به همسرم دادم ، حتی از او می خواستم از هم جدا شویم.

تولد جواد رضویان

در همان سال خواب عجیبی دیدم که با سومین باران پاییز عمرم تمام می شود و می میرم. آن سال دو بار باران آمد ولی باران سومی نبارید و به جای آن برف بارید و من زنده ماندم.

مدتی بعد توسط مهران مدیری به سریال پاورچین دعوت شدم که مسیر زندگی ام به کلی عوض شد.

در ادامه گفت که شهرت خطرات بسیاری دارد و توکل به خدا و خانواده اثر بسیاری در این زمینه دارد. از نگاه من در کار هنری و شهرت سه عامل اهمیت بسیاری دارد. من مرگ را دیدم. من آن روزها را که مرور می کنم از خداوند می پرسم که من لایق محبت تو هستم؟ دوم اینکه همت و خانواده اهمیت بسیار بالایی دارند.

در واقع صحبت های این بازیگر دوست داشتنی به نوعی مصداق بارز آیه “ان مع العسر یسرا …” بود و به بهترین شکل ممکن از تاثیر خدا و نا امید نشدن در زندگی صحبت کرد.

این که احتمالا در تاریک ترین لحظات زندگی هم ممکن است بهترین اتفاقات برای هر کسی رقم بخورد.

مصاحبه با جواد رضویان

من در شهر قم به دنیا آمدم؛ البته اصالت مان یزدی است. همین جا هم بگویم که بچه درس خوانی نبودم.

ورزش مورد علاقه

من هم همیشه ورزش های رزمی را دوست داشتم. احتمالا اگر بگویم من هم ورزش می کنم همه با توجه به فیزیکم دچار حیرت می شوند.(با خنده)

علاقه به لباس و خرید

برعکس آنچه شاید در مورد من عنوان یا تصور می شود اتفاقا من جزو بچه هایی هستم که خیلی اهل خرید لباس هستم. البته نه به شکل پیروی از مد. بیشتر و در درجه اول برای من رنگ در اولویت و اهمیت قرار دارد. خودم شخصا تیپ های اسپرت را دوست دارم اما در نهایت بر اساس جایی که می روم نوع لباسم را تعیین می کنم.

اهمیت خانواده در سختی ها

زندگی ما برای اعضای خانواده مان آن شکل رضایتی را که باید داشته باشد، در پی ندارد. قطعا من به خاطر نوع کارم و اینکه در زمان هایی که باید بودم اما نتوانستم کنار اعضای خانواده ام بمانم باعث دلخوری هایی شد که خانواده ام با سعه صدر از کنارشان گذشتند. کار ما زمان مشخصی ندارد و نمی توانیم برنامه ریزی کاملی داشته باشیم. همچنین امنیت شغلی ما اصلا تضمینی ندارد. من گاهی فکر می کنم پدر کاملی برای فرزندم یا مرد زندگی کاملی برای همسرم نبودم و همسرم در این مسیر بسیار بسیار به من کمک کرد تا بتوانم کارهایی را که دوست دارم انجام دهم.

پیچیدگی های دلقک بازی

وادی طنز همیشه نیاز به چهره های جدید و جوان و مستعد دارد. کوتاهی از ما بوده است که تیم جوان و جدید معرفی نکردیم. سن نسل ما بالا رفته است و دیگر نمی توانیم نقش های جوان را بر عهده بگیریم. :در حال حاضر باید مردم را به هر قیمتی خنداند؛ البته این کار بسیار سخت است. این روزها کافی است یک سر به شبکه های اجتماعی بزنید تا ببینید این مردم خودشان چقدر طناز هستند و دیگر خنداندن آنها کار ساده ای نیست.

تکرار فیزیک همیشگی

این مساله ای است که بیشتر در تیپ بازی کردن رخ می دهد و خاص این نوع کارهای کمدی است که براساس تیپ می چرخند. تیپ بازی کردن ممکن است من را به تکرار بیندازد و من باید بتوانم حد وسطی را حفظ کنم. یادم هست آقای حمید لولایی به من گفت جواد شوخی را جدی بازی کن؛ زمانی که این اتفاق بیفتد تو در هر قالبی برای مخاطب قابل پذیرش هستی. یعنی باید تیپ و شخصیت را بتوانی طوری به هم نزدیک کنی که برای مخاطب مقبول باشد. اعتراف می کنم که این کار برای من دشوار است و شاید هنوز به این درجه نرسیده باشم.

قهر با مهران مدیری

بعضی حواشی واقعا خنده دار است. چقدر هم سریع پخش می شوند. می گویند از کار مهران مدیری قهر کرده و رفته ام و کار را نصفه رها کرده ام. البته من هم تا اندازه ای به خاطر روند طولانی کار خسته شده بودم و هم اینکه باید برنامه «سه شو» را آماده می کردم. هرچند هر چقدر توضیح بدهید باز هم این، در میان بعضی از مردم دهان به دهان می چرخد که ما با مدیری مشکل داشتیم و قهر کردیم؛ در حالی که اصلا این طور نبود و نیست.

تگ های مرتبط

ارسال نظر